جدول جو
جدول جو

معنی علی صائب - جستجوی لغت در جدول جو

علی صائب
(عَ یِ ءِ)
ابن فرحان موسی دیری. لغوی و مورخ بود. وی در سال 1288 هجری قمری در دیرالزور از شهرهای سوریه متولد شد و دو زبان ترکی و فارسی را آموخت. سپس به قائم مقامی حسکه در الجزیره منصوب شد. و در ساختن شهر قامشلی سهیم بود. او در دوم تموز (ژوئیه) سال 1956 میلادی (1375 هجری قمری) در دیرالزور درگذشت. او راست: 1- تأریخ التاریخ. 2- تطور الحروف الهجائیه. 3- العرب فی الجاهلیه والاسلام. 4- معجم الصائب فی اللغه، در 11 جلد. 5- المنهل، که مجموعه ای است تاریخی و ادبی و اجتماعی، در ده جزو. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 110)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ ءِ)
ابن حسین بن محمد بن محمد حسینی عاملی جزینی مشهور به صائغ. فقیه و محدث. وی نزد شهید ثانی تحصیل کرد. و در یازدهم ماه رجب سال 980 هجری قمری درگذشت و در قریۀ صدیق در شرق تبنین دفن شد. او راست: 1- شرح ارشاد. 2- شرح شرائع. (از معجم المؤلفین از روضات الجنات خوانساری ص 408 و اعیان الشیعۀ عاملی ج 41 ص 166 و فوائد الرضویۀ عباس قمی ج 1 ص 276)
ابن عیسی صائغ رامهرمزی نحوی شاعر. مکنی به ابوالحسن. وی در نحو و لغت وادب دستی توانا داشت، و استاد ابوهاشم بن ابی علی جبائی بود. صائغ در سال 312 هجری قمری کشته شد. (از معجم الادباء چ قاهره ج 14 ص 65 و چ مارگلیوث ج 5 ص 275)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ ءِ)
ابن محمد خراسانی حسنی. مشهور به سائح علوی. کیمیاگر بود و در شهرهای مختلف مسافرت میکرد و در حدود سال 305 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- الاصول فی الصنعه. 2- الحجر الطاهر. 3-الحقیر النافع. 4- رسالهالیتیم. 5- الشعر و الدم و البیض. (از معجم المؤلفین از هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 676 و فهرس المخطوطات المصورۀ کونتش ج 3 ص 37)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن محمد بن سعد بن محمد بن علی بن عثمان بن اسماعیل بن ابراهیم جبرینی حلبی طائی شافعی. مشهور به ابن خطیب الناصریه و مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین. رجوع به علی حلبی شود
لغت نامه دهخدا
(صُ)
علی بن الحسین. وی کوفی الاصل است و از پدر خود روایت کند، از او احمد بن فضل بن خزیمه مکنی به ابوعلی و محمد بن عبدالله شافعی مکنی به ابوبکر حدیث دارد وی به سال 286 هجری قمری درگذشت. (الانساب سمعانی ص 350 ورق الف)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ نِ)
ابن عبدالرحمان صانع. مورخ قرن پنجم هجری قمری او راست:فضائل اهل البیت. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 120)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی است کوچک از دهستان دیمچه، بخش گتوند، شهرستان شوشتر. واقع در 13هزارگزی جنوب باختری گتوند، و یک هزارگزی شمال خاوری راه دزفول به شوشتر. این ده دارای 50 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ تِ)
ابن ابراهیم بن محمد بن اسحاق کاتب. از عالمان بود واو را کتابی است در نسب بنی عقیل که در سال 884 ه. ق. تألیف کرده است. (از معجم الادباء ج 12 ص 216)
لغت نامه دهخدا